جدول جو
جدول جو

معنی حسین عرب - جستجوی لغت در جدول جو

حسین عرب
(حُ سِ عَ رَ)
دهی است از دهستان تبادکان بخش حومه شهرستان مشهد واقع در 10هزارگزی شمال مشهد. جنوب کشف رود. ناحیه ای است واقع در جلگه. معتدل. دارای 271 تن سکنه میباشد. فارسی زبانند. آب آن از قنات تأمین میشود. محصولات آنجا غلات. اهالی به کشاورزی، مالداری گذران میکنند. راه آن اتومبیل رو است. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(حُ سَ نِ خُرْ رَ)
زانوسی مازندرانی خراسانی الاصل. شاعر صوفی معاصر هدایت بود و در مجمع الفصحا او را یاد کرده است. (ذریعه ج 9 ص 292)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ تُ)
محمد بن حسن بن حیدر حسینی کوه کمری. متولد در ارونق از نواحی تبریز و متوفی در نجف 23 رجب 1299 هجری قمری 1882/ میلادی او فقیهی اصولی و مرجع شیعه بود. او راست: ’مقدمۀ واجب’ و جز آن. وی بعد از شیخ مرتضی انصاری مرجعیت یافت. (معجم المؤلفین از اعیان الشیعه ج 27 ص 154) (اعلام الشیعۀ قرن سیزدهم هجری ص 240) (ذریعه ج 1 ص 189 و ج 11 ص 215)
لغت نامه دهخدا
(حُ سِ گُ)
دهی است جزء دهستان شراو بالا، بخش وفس شهرستان اراک. واقع در 51هزارگزی جنوب باختری کمیجان و 12هزارگزی مالرو عمومی. ناحیه ای است کوهستانی. سردسیر. دارای 229 تن سکنه میباشد. فارسی زبانند. از قنات و چشمه مشروب میشود. محصولات آنجا غلات، لبنیات، انگور. اهالی به کشاورزی و گله داری، قالیچه بافی گذران میکنند. راه مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ کُ)
شبستری. پهلوان داستانی است که به نام ’حسین کرد’ معروف شده است. او در آن داستان دست پروردۀ حسن بیدآبادی و مسیح دکمه بند تبریزی خوانده شده است. این داستان وقایعی در دورۀ صفوی رانشان میدهد و مکرراً در هند و ایران چاپ شده است
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ کِ رِ)
ملک معزالدین از آل کرت سربداری چهل سال سلطنت کرد. 732-771 هجری قمری) و در این سال درگذشت. ابن حسام شاعر ’ماءه عامل’ منظوم را به نام وی ساخته است. رجوع به مقدمۀ این لغتنامه و تاریخ عصر حافظ ص 214 و 222 و رجال حبیب السیرص 55 و 63 و 66 و از سعدی تا جامی ص 199 و 200 شود
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ عَ)
پزشک و معلم چشم پزشکی آموزشگاه پزشکی قاهره بود و در 1300 هجری قمری 1883/م. درگذشت. (معجم المؤلفین از معجم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ عُ مَ)
ابن عبداللطیف بن محمد العمری قادری خلوتی دمشقی معروف به ابن عبدالهادی مؤرخ نسابه در دمشق به سال 1162 هجری قمری 1749/ میلادی متولد شده و در 1216 هجری قمری 1801/ میلادی درگذشت. او راست: المواهب الاحسانیه و جز آن. (معجم المؤلفین از جلسه البشر) (تاریخ آداب اللغه ج 4 ص 294) (روض البشر 76) (هدیه العارفین ج 1 ص 328)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ رِ)
ابن عبدالله رئیس الکتاب رومی متخلص به عارف. درگذشتۀ 1001 هجری قمری او راست: احسن القصص که داستان یوسف و زلیخا است. (هدیه العارفین ج 1 ص 420)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ عَ رَ)
ابن نصرالله بن صادق حسینی موسوی ارومیه ای معروف به عرب باغی. متوفی 1369 هجری قمری از روحانیون معاصر و صاحب تألیفات بسیار که در ذریعه ذکر شده و اکثر نیز چاپ شده است
لغت نامه دهخدا